داستان سرزمین دلیران و مبارزان ایران
سیاره ای بنام زمین و آفریده های گوناگون . آب و هوا و خاک و
موجوداتی که هر یک شیوه ای برای زندگی داشته اند و راهی برای زنده ماندن می یابند
و توانایی برای ماندن را میجویند . و در این میان موجودی که خود را برتر از همه موجودات طبیعی میداند
و با توانای خاصی که به او داده شد اشرف مخلوقاتش خوانده اند ...
آری انسان این
موجود پیچیده گاهی برتر از همه میشود و گاهی به پایین ترین مرحله میرسد . و انسان ها در هر قوم و قبیله هایی و در گوشه و کنار این کره خاکی
هر یک سمت و سویی را چه دلخواه و چه به اجبار برگزیدند و شیوه هایی برای زندگی و
پیشرفت را آموختند و پذیرفتند . و آنچه در فلسفه خلقت اوست گاهی بدرستی و گاهی به
نادرستی بهره برده و در این رهگذر میرود تا آنچه از اعمال اوست برای دیگران در
تاریخ بماند و ثبت گردد . و در این سیاره سبز و آبی و خاکی سرزمینی جاودانه است که
هرگاه مردانش توانستند ، بهترین اخلاق انسانیت را نمایان کردند و هرگاه خواستند
پیشرفته ترین مسیر زندگی و پیشرفت و تمدن را آشکار نمودند . و داستان ایران است و ایرانی که در طول سالها
و قرن ها همیشه با دشمنان خارجی و داخلی در نبرد بود و در مبارزه خود با هدف
آزادگی و رعایت جوانمردی و اصول انسانیت بهترین بود و تاریخ را با تمدن و فرهنگ
زیبایش و علم و هنر شیوای نامدارانش مزین نمود . سرزمینی که در دوران گوناگون از
فراز و نشیب های فراوانی گذر کرد اما همیشه با قومیت های ایرانی اش یکپارچه و
محترمانه و در کنار هم ماندند و خواهند ماند و این ماندن در کنار هم و همبستگی
مردمان این دیار همواره مورد حسد و کینه و دشمنی بیگانگان بوده و هست و اینچنین
بود که هرگاه دشمنان این آب و خاک هر فرصتی پیدا نمودند بر این سرزمین زیبا و آباد
تاختند و غارتها کردند و خون ها ریختند و به قصد ویرانی تمدن و فرهنگ والای این دیار جنگ ها براه انداختند . و زمانه میگذرد
و توان پاسخگویی به هجوم نظامی برای دشمنان کم میشود و اما با فریب و حیله آمدند و
از میان انبوه مردم سرزمین مان عده ای خائن و نادان را یافتند و اینبار از درون به
جان ما افتادند و هرگاه اندک آرامش و آبادانی این مملکت را دیدند با ترفندهای
مختلف همه را بجان هم انداختند و آنچه از پیشرفت و آبادانی ایران نمایان میشد با
تمام توان برای ویرانی و پسرفت ، نقشه های شوم و حیله های ناجوانمردانه کشیدند و
به مرحله اجرا گذاشتند و تا میتوانستند سرمایه ها را غارت کردند و آنچه نمی
توانستند به یغما ببرند به دست برخی دست نشانده و فریب خورده در درون مملکت نابود
ساختند . و زمانه گذشت و اینبار با سلاحی دیگر آمدند سلاحی بعنوان رسانه و حقوق
بشر . ظاهر خود را با نقابی از حس نوعدوستی و آزادی پوشاندند و آنچه بسود خودشان و
زیان سرزمینمان بود را آنچان در بوق و کرنا کردند و داد و فریاد آزادیخواهی سر
دادند اما نه برای آزادی و حقوق انسانی بلکه برای آنچه خود میخواستند . عده ای را
به نزد خود فراخواندند و از رعایت حقوق انسانی گفتند و عده ای را نیز به وسیله
همین دست نشانده های ناآگاه و بی تدبیر به سوی مرگ و نابودی کشاندند .
رسانه هایشان فقط از جریان های خاصی خبررسانی میکنند که منافع شان را
تامین نمایند و ابزار حقوق بشرشان برای کسانی است که به دامن آنها پناهند میشوند .
عده ای را بسوی خود فراخواندند تا در فرصت مناسب کرسی حکومت را به آنها بدهند و
اینک به ظاهر در امان و رفاه و پناهشان هستند .
مبارزان و مخالفان استبداد در نظر دشمنان سرزمینمان آنهایی هستند که در چارچوب اهدافشان
تلاش نمایند چه آنانی که دانسته به قصد بدست آوردن موقعیت و فرصت پیش میروند و چه
افرادی که به نیت خالصانه برای مبارزه راستین گام بر میدارند و بی خبر از بطن
موضوع هستند . عده ای جلای وطن کردند و از زیر بار ظلم و ستم به دامان بیگانگان
پناهنده شدند و عده ای در سیاهچاله ها اسیر گشتند و عده ای هم سکوت پیشه کردند تا
در موقعیت و فرصت مناسب فریاد و داد خود بستانند . در این میان افرادی هم بوده اند
و هستند که عضو پیرو جریان های خاص سیاسی و شناخته شده نبوده اند و نیستند و برخی
به مراتب بیشتر از دیگر سیاسیون و مبارزان مورد ظلم و ستم قرار گرفتند اما
ناشناخته و گمنام ماندند . این داستان تلخ مبارزان سرزمینمان است که برخی در محافل
بین المللی و رسانه های جهانی مورد تقدیر و حمایت قرار میگیرند و انواع بیانیه های
و لوح یادبود و جوایز بصورت حضوری و غیر حضوری تقدیمشان میگردد و برخی نیز همچون
کوه استوار و بر عقیده و اهداف خود ثابت قدم میمانند اما نه رسانه ای دارند که
صدای مظلومیت شان را بگوش جهانیان
برسانند و نه حامیان حقوق بشر و سازمان های بین المللی یادی از آنها میکنند . چرا
که عضو هیچ سازمان و گروه خاص سیاسی نبوده اند و خود را از هیاهو و زد و بند های
سیاست و دورویی کنار داشته اند . اخبار مربوط به این گروه های مبارز در سطح
گسترده در فضای مجازی و
رسانه ای بازتاب پیدا نمیکند و این موضوع برای بسیاری از گروه های مستقل که بدون
وابستگی با هدف آزادی ایران و ایرانی تلاش مینمایند صدق پیدا میکند .
اینک با کمی ژرف نگری علت این تبعیض و بی عدالتی در فضای فعالین حقوق
بشری و رسانه ها مشخص میشود . چرا که نه بازداشت شدگانشان در زندان های معروف
هستند و نه خودشان معروف و شناخته شده اند و چون به جریان های خاص سیاسی اختصاص
ندارند اینگونه مورد بی مهری و غربت در وطن خویش قرار میگیرند . برای نمونه یک
حرکت ملی و مردمی با جوش و خروش جوانان ایران زمین آغاز و ادامه یافت و با سختی
های فراوان به دستاوردهای سازنده و بزرگی رسیدند که در این راه مورد ستم و هجوم
اهریمنان قرار گرفتند اما صدای حقجویی و درستی شان شنیده نشد و حرکت عظیم فرهنگی و
علمی شان آنچان که بایسته و شایسته باشد دیده نشد . در راه نیک حرکت کردند و به
کسی ستم روا نداشتند و حق کسی را پایمال نکردند و از حمایت مالی داخلی و خارجی
برخوردار نبودند و با اتکا بر اعتقاد و پشتکار و توانایی شان بهترین نمونه های
استعدادهای جوانان این سرزمین اهورایی را به تصویر کشیدند . جوانانی که نخواستند
دنباله رو سیاست های هردم ساز و نیرنگ ها و نقشه های شوم دشمنان این مرز و بوم
باشند و با پایداری و توان و آگاهی مناسب خود را از بازیهای سیاسی و احساسات و
ماجراجویی بدور داشتند و به قصد گسترش و شناسایی و زنده نگه داشتن فرهنگ هنر و هویت ایرانی شان تلاش کردند و در این راه رنج های زیادی تحمل
کردند اما از حرکت تلاش باز نایستادند و همچنان بر مسیر نیک و اهداف والایی که
برگزیدند استوار و پابرجا ماندند .
و چه حقیقت تلخی است این روزگار ایران زمین که مجموعه ای مستقل و
بدون امکانات مالی و حمایتی بهترین مبارزان آزادیخواه و تواناترین جوانان تنها و
بدون دارا بودن ابزار خبر رسانی و رسانه ای ناشناخته مانده اند اما تاثیر گذار
ترین حماسه تاریخ ایران را خواهند آفرید . جا دارد مواردی مختصر از این تشکل
فرهنگی رزمی را برای چندصدمین بار بیان نماییم .
مجموعه رزمگاه کمان دو ایران با هدف گسترش فرهنگ و زبان و جایگاه و
هویت راستین این خاک پرگهر توسط فردی پرتلاش و عاشق و توانا بنام استاد عبدالحمید
باقریان جمنانی برای نخستین بار در جهان با ویژگیهای منحصر به فرد و بسیار جذاب
پایه گذاری گردید و با مهارت خاصی از واژه های اصیل ایرانی و فرهنگ غنی در قالب
هنری رزمی امدادی در آن استفاده گردید .
در دهه شصت زمان آمادگی و آغاز بنیان این رشته اصیل ایرانی بود که در دهه هفتاد
بصورت رسمی فعالیت های سازنده خود را ادامه داد . در زمانه هایی که کمتر کسی از
واژه های زنده باد ایران یا واژه های اصیل ایرانی در این مملکت استفاده میکردند در
این رشته با واژه های زیبا و اصیل ایرانی آمیخته و بصورت عملی در شناسایی هویت ملی
فعالیت میشد و با توجه به نکات مثبت و پسندیده خود توانست در سراسر کشور فعالیت
های شایسته اش را گسترش داده و مورد استقبال بسیاری از مردم و جوانان قرار گیرد .
اما از آنجایی که نه تنها خواست و اراده ای برای حرکت های سازنده و نوین در این
حکومت وجود نداشته بلکه با هر ابتکار و نوآوری که نمایان شدن استعدادهای درخشان
جوانان این سرزمین است برخورد ناجوانمردانه و غیر کارشناسی مینمایند و حتی به هر
موضوعی که خارج از خواست حکومت ها باشد با دید امنیتی و سیاسی نگاه میکنند با این
مجموعه نوین و پربار نیز برخوردهای غیر اصولی و حتی انتظامی و قهریه نمودند که
باتوجه به اینکه نزدیک به سه دهه از فعالیت این تشکل میگذرد در مقابل همه کاستی ها
و دشمنی ها و کینه توزی ها مقاومت جانانه صورت گرفت .
تصور اینکه چرا همیشه گروه های منسجم و مستقل که فعالیت های سالم و
قانونی مینمایند مورد خشم حاکمان ظالم قرار میگیرند دشوار نیست آن هم در این حکومت
و این زمانه که هر تشکل و مجموعه ای که با رعابت اخلاق و رفتار شایسته در تلاش
بوده تا جوانان و شیفتگان هویت فرهنگ ملی با آموزشهای پسندیده و موثر از نابودی و
بی برنامه گی نجات دهد و بیشتر مردم به این موضوع واقف هستند اما چرا باید فعالین
سیاسی و حقوق بشری در مقابل این همه بی عدالتی و فشارها سکوت نمایند در واقع سوال
اصلی است که در هر برهه ای از تاریخ باید پاسخگو باشند .
دردآورترین داستان زندگی جوانان این سرزمین هنگامی نمودار میشود که
فرزندان ایران بخاطر عدم مقابله با مردم سرزمینشان مورد سخت ترین اتهام ها و تهمت
ها قرار گیرند و گروه های که ادعای مبارزه با ظلم و ستم دارند سکوت مرگبار نمایند
.
بازداشت گروهی در سراسر کشور در سال 1387 ، پرونده سازی ها و محرومیت
از حقوق اجتماعی برای دست اندرکاران رزمگاه کماندو ایران از سالها قبل ، عدم
دسترسی به امکانات اولیه از قبیل برق ، آب ، جاده در منطقه مسکونی شان ، ابطال و لغو مجوز های فعالیت های کشاورزی و
اقتصادی ، بازداشت کارگران و پرسنل هوادار رزمگاه کماندو ایران , عدم پرداخت یارانه و و امکاناتی که حق هر ایرانی است ، تخریب
و غارت خانه ها و منازل و انهدام و نابودی ابزار زندگی و خوراکی و ...ادامه
بازداشت های گسترده و بسیاری از موارد دیگر که بصورت هماهنگ و با تمام قوا صورت
گرفت اما بیاد ماندنی ترین موضوع مقابله چند نفر بی سلاح در مقابل هزاران نیروی
مسلح که خاطره انگیزترین موضوع تاریخی خواهد شد .
فشارهای شدیدی که مخصوصا در چند سال اخیر به مجموعه رزمگاه کماندو
ایران وارد شد را نمیتوان براحتی نسبت به آن بی تفاوت بود و آن هم بخاطر پاک نگه
داشتن این تشکل از آلودگی ها و جنایات ضد بشری حکومتی که بارها درخواست همکاری
داده و از سوی مسئولین رزمگاه جواب رد داده شد و چه هزینه سنگینی را متحمل شد اما
افتخار پاکی و جوانمردی را همیشه در کارنامه خود ثبت نمود و از ننگ همکاری با
ظالمان و جنایتکاران خود را دور ساخت و چه زیباست ایستادگی سروهای ایستاده و سبز
سرزمین پاک اهورایی که نه تنها همچون برخی فریب خوردگان و فرصت طلبان و بزدلان در
مقابل مردم کشورشان نایستادند بلکه جوانمردانه در کنار هم میهنان خویش ماندند و یاری
شان کردند و سرود زیبای آزادگی و سربلندی را خواندند و در سرزمین خویش غریبانه
ماندند .
و اما مدعیان مبارزه با ستمکاران چه کردند ؟ ترک وطن کردند یا در
خانه شان ماندند و ایستادگی کردند . و آیا صدای این جوانان مبارز را شنیدند و اگر
شنیدند چه کردند ؟
مطمئن هستیم که در آینده ای نزدیک دگرگونی های مهم و سرنوشت سازی روی
خواهد داد . و گذر زمان نشان خواهد داد که چه کسانی سرافراز خواهند بود و چه
افرادی شرمسار و سرافکنده میشوند .
و ما بر اهداف والای خویش استواریم و تا رسیدن به آزادی سرزمین مان
از پای نخواهیم نشست و آنانی که همراه این جوانان و مبارزین هستند و آنهایی که
خواستار پیوستن به این رود خروشان هستند بر این باور باشند که دستان همه
آزادیخواهان را بگرمی میفشاریم . بیاییم دست در دست هم دهیم و با گامهایی استوار
بسوی آزادی و آبادانی سرزمین مان پیش رویم تا دوران ننگین را به زمانه پرافتخار
جابجا کنیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
::: مهمان گرامی لطفا نظر خود را یادداشت کنید :::