''سخنی با نیروهای مسلح''
هر ملت و کشوری
برای امنیت و حراست از تمامیت ارضی و موجودیت اش نیاز به نیروهای مسلح قدرتمند و
مسلح دارد که در درجه اول وظیفه شان حفظ مرزها و مقابله با تهدیدات خارجی است .
دراین میان نیروهایی هم برای امنیت داخلی و شهرها ، حفاظت از شهروندان در مقابل
ناامنی و بی نظمی هستند . در هر صورت نیروهای نظامی و
انتظامی هر کشور آزاد و مردمی با وظایفی مشخص و مشروح فعالیت میکنند که بایستی در چارچوب قوانین و در راستای ارتقاء امنیت حرکت نمایند . بگونه ای که شهروندان با حضور و وجود چنین نیروهای احساس آرامش و امنیت نمایند . اما در برخی حکومت های خودکامه و دیکتاتوری بعضاٌ یا تمام این نیروها برای اهداف خاص حاکمان ظالم و در صورت سرکوبی مردم استفاده میشوند که هم در گذشته و هم عصر حاضر شاهد چنین مواردی هستیم .
انتظامی هر کشور آزاد و مردمی با وظایفی مشخص و مشروح فعالیت میکنند که بایستی در چارچوب قوانین و در راستای ارتقاء امنیت حرکت نمایند . بگونه ای که شهروندان با حضور و وجود چنین نیروهای احساس آرامش و امنیت نمایند . اما در برخی حکومت های خودکامه و دیکتاتوری بعضاٌ یا تمام این نیروها برای اهداف خاص حاکمان ظالم و در صورت سرکوبی مردم استفاده میشوند که هم در گذشته و هم عصر حاضر شاهد چنین مواردی هستیم .
در نگاهی آزادانه و
در چارچوب شرایط اخلاقی و انسانی یک سرباز دارای خصلت ها و ویژگی هایی باید باشد
که اصالت و جایگاه مخصوص اش را نشان دهد . خصوصیاتی همچون توانایی و سلامتی جسمی و
روحی ، دارا بودن منش پهلوانی و رعایت اصول اخلاقی و انسانی ، پیروی از دستورات ، منظم
و مرتب بودن و از همه مهمتر داشتن انگیزه مبارزه با دشمنان و بیگانگان مهاجم و ...
که بعنوان یک نظامی شجاع میتواند مطرح باشد .
همانگونه که جایگاه
انسان و مقام انسانیت با دیگر موجودات و جانوران متفاوت بوده و دارا بودن شعور و
فهم انسان را از دیگر جانداران متمایز ساخته است و در جنگ و کارزار هم
یک انسان کامل بایستی با جانوران وحشی فرق داشته باشد .
آنچه از گذشته و
حال دیده میشود همواره انسان هایی که جوانمردانه مبارزه کردند و میکنند در ردیف و
مقام انسانیت شناخته شده و جایگاه راستین انسانی را حفظ نموده اند . اما آنهایی که
وحشیانه بصورتی نابرابر جنگ مینمایند بعنوان زشت ترین چهره ها و پایین ترین رتبه
های آدمیت شمرده میشوند .
جنگ در مقابل دشمن
، چه بی سلاح و چه با سلاح هر اندازه که توازن قوا هم وجود نداشته باشد
، حداقل جبهه مشخص و معینی دارد . اما حمله نیروهای مسلح به افرادی که سلاح در
اختیار نداشته و پناهگاهی ندارند از نمونه های بارز سقوط اخلاق و انسانیت است که
متاسفانه در برخی از مقاطع زمانی و مکانی شاهد آن بوده و هستیم و تلخ
تر و دردآورتر از آن دیدن صحنه های تاسف بار و تاثرانگیز در مملکتی که دارای
پیشینه ای غنی تاریخی بوده میباشد . کشوری که آواز بلند دلاوران و جوانمردان
مبارزش در زمان های بسیاری یادآور و بیانگر بهترین شیوه های رزم با رعایت اخلاق
والا و اصول انسانی بوده است .
اینک سخنی با
همراهان نظامی مان داریم که در این شرایط حساس جامعه مان در کدامین جایگاه و مرتبه
قرر داریم . آیا نظامیان توانایی مقابله با دشمنان خارجی را دارند و آیا آنچنان که
بایستی آمادگی لازم و بدور از مشکلات سیاسی و اقتصادی و خانوادگی را داشته باشند ،
است . یا تبعیض و بی عدالتی حتی در این بخش هم بچشم میخورد . آیا اهداف اصلی و
راستین ارتشیان ایران زمین مشخص و روشن است یا در فضایی از سرگردانی و حیرت بسر
میبرند ؟
در این مدت چندین
سال آیا به حقوق و مزایا و جایگاهشان ترتیب اثر داده شده یا همچنان در لبه پرتگاه
هستند ؟
و سخن مهمتر با
نیروهایی که بعنوان انتظامی در داخل شهرها مستقر هستند . در ابتدای عضویت در این
مجموعه با چه اهدافی وارد شدید ؟ آیا برای حفظ امنیت شهروندان و کمک به هموطنان و
احترام به حقوق مردم یا شکستن حرمت دیگران و ناامن کردن اماکن و خانه های مردم ؟
وظیفه پلیس چیست ؟
آیا وظیفه نیروی
انتظامی تلاش برای نظم و امنیت جامعه باید باشد یا خود متجاوز به حقوق اولیه و
اساسی شهروندان میباشد ؟
رعایت سلسه مراتب و
اجرای دستورات مافوق به چه قیمتی ؟ آیا به قیمت از دست دادن وجدان و شرافت انسانی
میشود هر دستوری را اجرا نمود ؟
براستی برخورد
مسلحانه و چندین نفری با یک نفر بی پناه و بی دفاع هموطن نشانه چیست ؟
میتوان تصور کرد که
هنوز افراد زیادی در نیروی انتظامی هستند که خواهان رعایت انصاف و جوانمردی در
برخورد با مردم باشند . اما این نکته را هم بایستی توجه داشت که وظیفه اصلی پلیس
ایجاد فضایی امن برای شهروندان است ، نه مقابله با هنرمندان ، اندیشمندان و
آزادیخواهان و جوانان که این امر کاری بس ناپسند است و باید به آینده ای نزدیک چشم
دوخت که ستمدیدگان و زخم خوردگان بزودی همین دست بندها و پابندها را به جنایتکاران
و ستمکاران میزنند و آن روز دور نیست و تردیدی وجود ندارد چرا که همواره چرخش
روزگار اینگونه بوده است و گماشتگان و داروغه های هر حکومتی زودتر از حاکمان زورگو
و ظالم به مجازات رسیده اند طوری که فریادرسی نخواهند داشت و کسی از آنها حمایت
نخواهند کرد .
توصیه به نیروی
انتظامی و نظامی اینست که خود را درگیر ماجراهای فریب و زور و تزویر نکنند و از
غافله دزدان و غارتگران دوری بجویند و از مقابله با مردمی که از ستم و ظلم حاکمان
مستبد به ستوه آمده اند و برای آزادی میهن و جلوگیری از ویرانی بیشتر سرزمین شان
بپا خاستند برحذر باشند و بدانند بزودی دوره سیاه و ننگین به پایان میرسد و زمانه
روشن و با عزت خواهد رسید .
به امید فردایی بهتر
با حضور همه اقشار و گروه ها و آزادی سرزمین پاک ایران زمین و جایگاهی شایسته برای
همه خدمتگزاران به مردم ایران .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
::: مهمان گرامی لطفا نظر خود را یادداشت کنید :::